loading...
خبرگزاری شوق نیوز
حامد رحيمي بازدید : 65 پنجشنبه 18 اسفند 1390 نظرات (0)
مرجانه گلچين به بهانه تولد 53 سالگی‌اش ! ] با مرجانه گلچين به بهانه تولد 53 سالگی‌اش !

به نقل از مجله سیب سبز : كمتر ایرانی‌است كه مرجانه گلچین را نشناسد. دیروزی‌ها تصویرش را در «آینه» به یاد دارند و برای امروزی‌ها او هنوز «زیور» شمس‌العماره است. گرچه دوست دارد كه دوباره به سینما برگردد اما در همین اجراهای تلويزیونی‌اش هم همیشه خوش می‌درخشد و جزو چهره‌های موفق برنامه‌اش می‌شود. او در زندگی و كارش یك زن موفق‌است؛ زنی كه عاشقانه كارش را شروع كرده و هنوز هم با وجود تمام سختی‌ها ادامه‌اش می‌دهد. مرجانه گلچین هم آشپز خبره‌ای است و هم اهل موسیقی است و این بار به بهانه تولد 53‌سالگی‌اش، چند درس از او می‌گیریم.


سعی می‌كند با وجود محدودیت‌ها بهترین باشد


مرجانه گلچین در خیال سیر نمی‌كند. او در دهه 60 اوج‌نشین بازیگری ایران بوده اما با مدتی دور بودن از ایران و بعد هم رفتنش به سمت كار‌های طنز، انتخاب‌هایش هم كم‌كم به نقش‌هایی خاص محدود شد اما با وجود این، باز هم سعی می‌كند بهترین باشد و به تكرار نیفتد. خودش در این مورد می‌گوید: «بازیگر از راه بازیگری زندگی می‌كند و ممكن است اگر بخواهد دست نگه دارد و منتظر یك نقش متفاوت در گونه دیگری بنشیند هیچ وقت این شانس را پیدا نخواهد كرد كه نقش ایده‌آلش را بازی كند. ولي با این حال سعی می‌كنم در بین پیشنهادها انتخاب‌های متنوع‌تری داشته باشم. مثلا نقشم در راه در رو، خوش‌نشین‌ها، شمس‌العماره و... با هم كاملا متفاوت بود.»

از محیط اطرافش درس می‌گیرد


او بی‌تفاوت نیست و بدون داشتن دركی از نقش‌هایش بازی‌شان نمی‌كند. او در این زمینه می‌گوید: «از مشخصه‌هاي بازيگر، خوب ديدن است. طبيعتا در كوچه و بازار آدم‌هايي شبيه انسي و ديگر شخصيت‌هايي كه من بازي مي‌كنم وجود دارند. من هم سعي مي‌كنم وقت بگذارم و در جامعه به طيف‌هاي مختلف مردم دقت كنم تا بتوانم موقع خلق شخصيت در بازي، از آن‌ها كمك بگيرم. گام بعدي كمك و توضيح كارگردان و گروه بازيگران است و همين‌طور اصلاحاتي كه نويسنده با توجه به شخصيت‌هايي كه مي‌توانند در چنين خانواده‌هايي شكل بگيرند، در فيلمنامه انجام مي‌دهد.»


با كارش دینش را به مردمش ادا می‌كند


بی‌هدف سراغ كاری نمی‌رود. برای او بازیگری یعنی زندگی و سعی می‌كند با كارش روی زندگی دیگران هم تاثیر بگذارد. او در این زمینه می‌گوید: «من عميقا از اين‌كه اينقدر به سمت تنهاتر شدن مي‌رويم مي‌ترسم. يكي از علت‌هاي اين‌كه بيشتر طنز كار مي‌كنم همين است. با خودم مي‌گويم مردم كم‌ گرفتاري دارند كه حالا ما هم غصه دارشان كنيم. باور كنيد مردم من را در كوچه و خيابان مي‌بينند از ته دل مي‌گويند خدا عمرتان بدهد كه خنده به لب مردم مي‌آوريد.»


با كارش زندگي مي‌كند


نقش را وارد زندگی‌اش می‌كند تا بتواند بهتر اجرایش كند. ساعت‌هاي تمرین او فقط به تمرین‌های گروهی محدود نمی‌شود. خودش هم حواسش به نقشش هست و در این مورد می‌گوید:« هميشه دوست داشتم در قالب شخصيت‌ها فرو بروم. خیلی زیاد و عمیق با نقش‌هایم آميخته مي‌شوم و تا مدت‌ها رفتارها، نوع حرف زدن، حركت دست و حتی ميمیك صورتم، متاثر از آن‌هاست. تا جایی كه بعد از سریال شمس‌العماره مادرم چند بار گفت كه داری زیور بازی در مي‌آوري.»


سختی كار را به خاطر شیرینی نتیجه‌اش می‌پذیرد


خودش می‌داند این كار سخت است اما به خاطر سختی، كنارش نمی‌گذارد. مرجانه گلچین معتقد است: «بازيگري كار بسيار سختي و ساعت‌هاي كار ما طولاني و فشرده و در مكان‌هاي مختلف است. بيشتر وقت‌ها شب كار هستيم. براي همين سريال «سه دونگ، سه‌دونگ» من بسيار خسته شدم به خصوص اواخر كار كه خيلي برنامه مان فشرده بود و من به‌شدت كمبود خواب داشتم تا جايي كه دچار ضعف جسماني و كسالت شده بودم اما همين كه بعد از پخش آن مردم من را در كوچه و خيابان مي‌ديدند از كار تعريف مي‌كردند و خسته نباشيد مي‌گفتند، برايم يك دنيا ارزش داشت و همه خستگي‌ها و سختي‌ها را از يادم مي‌رفت.»


سراغ آرزوهایش رفته‌است


وقتی 9 سال داشت، در تئاتری كه كار غلامحسین لطفی و داریوش مودبیان بود، ‌كارش را آغاز كرد. خودش در این مورد می‌گوید: «الان خیلی مد شده كه آدم‌ها بگویند از بچگی به بازیگری علاقه داشته‌اند. اما راستش من آن‌قدر علاقه داشتم كه كارم را از 9 سالگی شروع كردم.»


عاشق وطن و زادگاهش است


وقتی كه تحصیلش در ایران با مشكل روبه‌رو می‌شود، تصمیم می‌گیرد كه از كشور برود و این كار را هم می‌كند اما علاقه‌اش به زادگاهش و دلتنگی‌اش برای مادرش، او را به ایران برمی‌گرداند. مرجانه گلچین در این مورد می‌گوید: « درسم را در رشته كارگردانی در دانشگاه سوره ادامه دادم. البته برخلاف میلم؛ چون دلم می‌خواست كه بازیگری بخوانم اما متاسفانه به حد نصاب نرسید. بعد از این بود كه تصمیم گرفتم برای همیشه از ایران بروم چون برادرهایم آنجا زندگی می‌كنند. همین كار را هم كردم؛ اما راستش دلم برای ایران و كار و دوستانم تنگ شد. شهر زادگاه من رشت است و ماهی یك بار هم كه شده باید برای دیدن مادرم به آنجا بروم. من خیلی این شهر را دوست دارم.»

حامد رحيمي بازدید : 162 پنجشنبه 18 اسفند 1390 نظرات (0)

خانم بازیگر معروف از شکست عشقی اش می گوید [چهارشنبه، 17 اسفندماه 1390] خانم بازیگر معروف از شکست عشقی اش می گوید

در سال هایی که نبود بارها از خودمان سؤال کردیم که ناگهان کجا رفت. شهره لرستانی چرا دیگر بازی نمی کند؟ اصلا کجاست این دختر جوان و زیبای سریال های «آپارتمان» و «امام علی». «کو لیلی» فیلم درخشان لیلی با من است؟ این یک علامت سئوال بزرگ بود. سؤالی که یک راز بزرگ در خود داشت.


به گزارش مجله پردیس ، در سال هایی که نبود بارها از خودمان سؤال کردیم که ناگهان کجا رفت. شهره لرستانی چرا دیگر بازی نمی کند؟ اصلا کجاست این دختر جوان و زیبای سریال های «آپارتمان» و «امام علی». «کو لیلی» فیلم درخشان لیلی با من است؟ این یک علامت سئوال بزرگ بود. سؤالی که یک راز بزرگ در خود داشت. رازی که ما از آن بی خبر بودیم و این بی خبری باعث شد آرام آرام او را به صندوقچه خاطرات بسپاریم. اما این پایان کار نبود. شهره لرستانی دوباره برگشت. این بار با هیئتی تازه که اثر عبور غمبار زمان در آن مشهود بود. خب، باید جشن می گرفتیم و البته او هم با حضور در کارهای طنز به این لبخند دامن می زد. اما آن راز همچنان در جای خود باقی بود. رازی که برای اولین بار در این بخش تازه از مجله پردیس بر زبان شهره لرستانی می آید.

کودکی

پدرم قاضی دادگستری و مادرم معلم بود. شاید دیدن مادری که هر روز شال و کلاه می‌کرد و سر کار می‌رفت، باعث شد تصویری که از زن در ذهن کودکانه من و خواهر بزرگم شکل گرفت، تصویر زنی شاغل باشد. اصلا فکر نمی‌کردیم چیزی به اسم زن خانه‌دار هم وجود داشته باشد.

حامد رحيمي بازدید : 71 پنجشنبه 18 اسفند 1390 نظرات (0)

انفجار بمب در کنار جولیا رابرتز و تام هنکس
 


 مسئول جلوهای ویژه که در هنگام ضبط اثر جدید جولیا رابرتز و تام هنکس مشغول آزمایش یکی از سلاح های روی دوشی بود ناگهان باعث انفجار بمبی در کنار رابرتز و هنکس شد و خود بلافاصله روانه بیمارستان گشت.
این مرد 35 ساله روز گذشته قبل از شروع ضبط مشغول تمرین سکانس با رابرتز و هنکس بود که ناگهان بمبی در میان بیابان کالیفرنیا منفجر شد و باعث شد او زخم های جدی بردارد . او در حال حاضر در وضعیت بحرانی به سر می برد و زیاد به زنده ماندنش امیدی نیست.
خوشبختانه رابرتز و هنکس در لحظه انفجار با او فاصله نسبتا زیادی داشتند و به جز چند زخم جزیی دچار هیچ آسیبی نشدند.
مایک نیکلسون کارگردان این اثر هنگام انفجار در محل حادثه نبود با این وجود در صورتی که این مرد جانش را از دست بدهد او باید هزینه گزافی را پرداخت کند.
ضبط این اثر برای یک هفته متوقف شده است تا افراد گروه موقعیت مناسبی از لحاظ روانی پیدا کنند.

 

حامد رحيمي بازدید : 61 پنجشنبه 18 اسفند 1390 نظرات (0)

آل‌پاچينو نقاش مي‌شود
 


«آل پاچينو»، بازيگر آمريكايي، در فيلمي جديد در نقش «سالوادور دالي»، نقاش بزرگ اسپانيا، بازي خواهد كرد.
«آل‌ پاچينو» در پروژه جديد خود كه موضوع آن درباره سال‌هاي پاياني زندگي «سالوادور دالي» است در نقش اين نقاش سورئال اسپانيايي بازي خواهد كرد.


اين فيلم اقتباسي از كتابي نوشته «استان لااوري‌سنس»، رمان‌نويس و روزنامه‌نگار بلژيكي و يكي از همسايگان «دالي» است كه در سال 1989 در سن 84 سالگي درگذشت.

«پاچينو» 66 ساله كه در فيلم‌هايي چون «پدرخوانده»، «بوي خوش زن» و «وكيل مدافع شيطان» ايفاي نقش كرده تاكنون هشت‌بار كانديداي اسكار شده در سال 1993 براي فيلم «بوي خوش زن» برنده جايزه اسكار بهترين بازيگر مرد نقش اول شد.

حامد رحيمي بازدید : 69 پنجشنبه 18 اسفند 1390 نظرات (0)

فحاشی کامرون دیاز و جاستین تیم برلیک
 


جدایی دو طرفه کامرون دیاز و جاستین تیم برلیک روز گذشته وارد بدترین مرحله خود شد زیرا این زوج بعد از اتمام مراسم گولدن گلاب در معرض مردم با هم درگیری لفظی پیدا کردند و به فحاشی پرداختند.
این دو هفته گذشته در گفتگویی مشترک بیان داشتند که رابطه آن ها بعد از گذشت 4 سال با تفاهم و دوستی به پایان رسیده است.
این دو در این مهمانی با هم بسیار مودبانه صحبت کردند و به جوک های همدیگر خندیدند و وانمود کردند که همه چیز در نهایت خوبی است.
اما هنگامی که دیاز در هتل پریستون ویل شایر به تیم برلیک نزدیک شد و صحبت او را با جسیکا بیل قطع کرد اوضاع رنگ دیگری به خود گرفت.
مجله مردم بیان داشت که بیل در این لحظه خود را کنار کشید و دیاز و تیم برلیک شروع به فحاشی به همدیگر کردند و زمانی که دعوای آن ها به پایان رسید دیاز مهمانی را ترک کرد.

حامد رحيمي بازدید : 64 پنجشنبه 18 اسفند 1390 نظرات (0)

آتش بست موقت براد پیت ،جنیفر آنیستن


کانتری کاکس دوست صمیمی جنیفر آنیستن و براد پیت شوهر سابق او بعد از صحبت در جشنواره گلدن گلاب با هم به طور موقت صلح کردند.
کاکس و دیوید آرکوئت دوستان صمیمی این زوج در طول ازدواجشان بودند و آرکوئت در برنامه رادیویی هوارد اشترن در هفته گذشته صحبت های زیادی کرد.
آرکوئت در این برنامه گفت :" زمانی که ازدواج براد پیت و آنیستن به پایان رسید ما بسیار ناراحت شدیم. من براد را دوست دارم . او مرد فوق العاده ای است.
او با رفتار خود قلب آنیستن را شکست ولی خوب خودتان که خیلی مسائل را بهتر می دانید...."
کاکس و آرکوئت در این جشنواره براد پیت را در بالکنی که برای سیگاریها معین شده بود ملاقات کردند . پیت بسیار صمیمانه آن ها را در آغوش کشید و گفت :" بچه ها سلام از دیدنتان خوشحالم."

آن سه در مورد فرزندان پیت با هم گپ زدند. جولی که در فاصله چند قدمی آن ها ایستاده بود بالاخره با تردید جلو آمد و با آن ها سلام و علیک کرد و بعد با پیت به مهمانی بازگشت.

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    زيبا ترين بازيگر مرد ايران؟
    زيبا ترين بازيگر زن ايران؟
    بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران؟
    نظر شما چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 13
  • بازدید سال : 180
  • بازدید کلی : 3,366